دیکشنری
داستان آبیدیک
woman doctor
wʊmən dɑktəɹ
فارسی
1
عمومی
::
پزشكزن، حكیم خانم، طبیبه
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
WOLF SPIDER
WOLFBERRY
WOLFISH
WOLFISHNESS
WOLFLING
WOLFRAMIC
WOLF'S BANE
WOLF'S CLAW
WOLF'S MILK
WOLFSBANE
WOLLASTONITE
WOLVERINE
WOM
WOMAEN'S APARTMENTS
WOMAN
WOMAN DOCTOR
WOMAN OF ILL REPUTE
WOMAN OF THE WORLD
WOMAN SUFFRAGE
WOMAN SUFFRAGEY
WOMAN TO WOMAN
WOMANHOOD
WOMANISH
WOMANISHNESS
WOMANITY
WOMANIZE
WOMANIZER
WOMANKIND
WOMANLIKE
WOMANLINESS
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید